اکنون من

طیبه شنبه زاده:شعر،حرف،مکث...

اکنون من

طیبه شنبه زاده:شعر،حرف،مکث...

عروسی خون

 

 

 

 

تخت خالی است از سر 

در معادله ای که به هم ریخته است 

شقیقه و خون ام را. 

 

خون من رود من است 

می گذرد از دکه دست در جیب بارو پوش آبی 

تابستان بوی سرد هندوانه را می شکافد و پیش می آید 

بهار گل می دهد 

و می رود 

می رقصد و می ریزد 

چشم تو را می ریزد 

پیژامه ی سورمه ای لباس زیر زرشکی ات 

می ریزد 

باد می ریزد 

 

خون من عروسی من است 

پاییز است 

رقص است 

دامن محلی شاد است 

ساز و نقاره و جشن پاره ای است  

که چسباندیم و پاره شد 

چسباندیم و پاره شد 

 

یک جایی از ما شکننده بود 

هر جایی از ما می شکست 

جایی بود 

و حالا تخت صبح است. 

 

تخت را بگذاریم تا شب بعد 

شقیقه متعادل است و سر نمی شود 

نبض می رود و 

پا می آید 

دست می زند و  

دامن ‌نقاره ی محلی غم است 

که می ریزد  پا می کشد 

می چرخد پاره می شود. 

 

این هر جای ماست 

 هر مسئله از خون ماست 

که افتاده در تخت 

پاره با شب دیوانه. 

 

 

 

نظرات 62 + ارسال نظر
فرهادکریمی یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:44 ب.ظ http://keh.blogfa.com

سلام خانم شنبه زاده عزیز

سیوو کردم با دقت می خوانم و بر می گردم

م.نهانی یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:25 ب.ظ http://www.bighazaloghafie.blogfa.com

درود.
شعر احساسی عمیقی سرده اید.
فهم را در کنار دل واژگان خوب نشانده اید.
شعری ست که چندین بار باید خواندش.
مانا باشید.

سامان سپنتا دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:56 ق.ظ http://www.samanesepanta.blogfa.com

حال کردم با شعرت طیبه ی عزیز !
کنش ها و واکنش های زبانی ات چشمگیر است .

بنیامین دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:06 ق.ظ http://posbastaki.blogsky.com

سلام
احساس می کنم کار روانی نیست
تکرار افعال هم خوب ننشسته
کار قبلیتون بهتر بود
یا حق

سرانی دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:12 ق.ظ http://mashqezan.blogfa.com

درود بر طیبه جان

این شعر در کل از پریشان حالی که کم هم اتفاق نمی افتد برای هر کسی حکایت دارد و آزاد گذاشتن ذهنی که بدون وقفه از این وضعیت می نویسد . آوردن کلماتی که گاه در بی سرانجامی به انجامی می رسند مثل رنگهایی که بکار بردید و بوی سرد هندوانه ، گل در بهار ، خونی که مانند رود است ، دامن محلی ،سازو نقاره همه عناصری هستند که در یک دایره واژگانی قرار می گیرند که تناسب خود را در این افکار و عروسی یاد شده حفظ می کنند اما غم شاعر به باز شدن چسب این کلمات منجر و شکننده بودنش منتهی شده .شعر در انتها به تکرار خود می نشیند و در سر گمی خود خاتمه می یابد . در این موراد که شاعر تمام تشعشعات فکری خود را با تمام گسست هایش بیرون می ریزد باید به تسلسل بخشیدن به آن بها دهد که شاعر از این کار خودداری کرده و شعر رادر بی نظمی خود رها کرده .هرچند نظمی در کلمات دیده می شود اما این نظم در چینش و استقلال شعر نیست .
تندرست باشید .

علی رضا نوری همدان دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:58 ب.ظ http://sanghayejahanam.blogfa.com

سلام مهربان
این کار قوی تر از کار قبلی بود آنچه در این کار جلوه میکند نوع روایت در آن است روایتی که خطی نیست اما پیوند فضاها را به خوبی در خود دارد

کار از "خون من عروسی من است"قوت میگیرد قبل از آن ما با گزاره هایی روبرو هستم که توصیفی هستند اما در ادامه کار به سمت نوعی زیستمان پیش میرود سطرها دردی عمیق را با خود پیشنهاد میدهند که در اوایل شعر کمی تصنعی است اما در انتها این شور شاعرانه است که درد را هدایت میکند وکار را قابل پذیرش میکند هرجا که آگاهی کاذب وارد شعر شود آنرا تا سطح بیانیه وگزارش فرو می کاهد

منتظر کارهای بهتری از شما هستم ومیدانم که بهتر ازینها میتوانید بنویسید

بلقیس دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:11 ب.ظ http://belgheis.blogsky.com/

طیبه جان سلام!
خیلی خوشم اومد به خصوص
هندوانه راسرد شکافتن.
استفاده کردم .

ماهی گیر سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:36 ب.ظ

بسیار زیبا و دلنشین ، واژگان هی می بردت و باید هی توقف کنی برگردی باز می بردت ولی نمی دانم چرا شعرهایت را که می خوانم زنی در کلماتش هی می رسد انگار در واژه واژه اش هست شاید هم این برای آن است که خودت هستی این همان دانشجوی فنی جوان است که امروز دست نیافتنی است. موفق باشید شنبه زاده عزیز.

مصطفی رنجبر سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:32 ب.ظ http://ghazalmasnavi.blogfa.com

سلام طیبه ی عزیز

شعر خوبی را در این پست خواندم

از تعبیر ها تاویل های متعددی که با تصاویر ساخته بودی لذت بردم. ولی هنوز نمی دانم تعدد فعل در کار هایت تعمدی است یا نه. احساس می کنم به ساخت شعر ضربه می زند.

آنجایی گفتی که دارد چیزی در ما می شکند (یا سطری شبیه این) را بسیار پسندیدم

بعد از ماه ها به به روز کردم ام

خوشحال می شوم سر بزنی و البته صحبت کنی

آزیتا سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:44 ب.ظ

سلام طیبه جان
بلاخره آپ کردی با شعری زیبا. لذت بردم .چندر با خواندمش

سیما سهرابی چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:23 ق.ظ http://www.stara.blogsky.com

هر بار با دستی پر میایی.
با حجم عظیم کلمه
که میبرت و بازت نمیآورد






رجیبان پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:15 ق.ظ http://http://azaran87.blogfa.com/

سلام دوست
خوشم از حدس زدن نمی اید اما حدس میزنم این شعر در کمتر از چند دقیقه شکل گرفته اینها را از روی تجربه زیسته ی خودم به عنوان یک شاعر می گویم شعر دارای یک انگیزه یا تجربه ی حسی در خیال شما بوده حاصل یک خواب یا بیداری اینها یی که گفتم در دایره شمول نقد اثر قرار نمی گیرد

در مورد شعر این رابگویم که اصلن انتظار مرا براورده نکرد نه اینکه چیزی را در عادت ذهنی خودم اندوخته باشم نه. به این معنا که گویی هیچ تلاش شاعرانه ای برای این شعر ازسوی شما انجام نشده و ما مجموعه هایی از کلمات را داریم که واجد ارتباط و ارجاع های مشترک نمی باشند و از ساختار نحوی در خوری نیز برخوردار نیستند. موسیقی به طور متواتر و بعد از هر پاراگرافی رها می شود و انگیزه ی ادامه دادن را از مخاطب می ستاند.
هر چند شعر از یک تصویر و چند حرکت ناب بهره دارد و ادراک کلی من از شعر با چند بار خواندن و باز برگشتن به اول شعر کلید شعر را که گویی برداشتی تصویری از یک رقص خون بار است را بدست می دهد . شعر در یک وضعیت تصویری (ایماژیک) سیر می کند اما ماهیت تصویری خود را به واسطه کلمات و دیگر ابزارهای شعری نتوانسته است تثبیت کند .
با امید همه ی چیزهای خوب.

عباس مولانایی پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.abbas-molanaee.mihanblog.com

سلام بر شما.
وضعیت زمانی خوبی داشت شعر که با بندها هم پایی می کردو پیش می رفت اما روی بعضی چیز ها زیا اصرار شده و در تکرار هم آمده شاید اگر یک پاگردی بود بهتر از بهتری می شد که بود.
در کل شعری در سلامت و به سلامتی خواندم
راستی را شم انیز دعوتید.
باشید.

مجیدمه آبادی جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ب.ظ http://www.soheileparandeh.blogfa.com

دامن ‌نقاره ی محلی غم است

سلام

فرهادکریمی جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ http://keh.blogfa.com

روزنامه ی جام جم پنج شنبه ۲۵/۶/۸۹

قطار تناقض/ شعر فرهادکریمی سرشار از پدیده های همگون و متناقض است.

سپیده مختاری جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:16 ب.ظ http://www.infelha.blogfa.com

سلام طیبه ی عزیز

شعرت را هر چه می خوانم از اشتیاقم به خواندن دوباره ی آن کم نمی شود

تابستان بوی سرد هندوانه را می شکافد و پیش می آید
خون من ...
دامن محلی شاد است


من در؛ این فعلهای ربطی منتظر نقدت هستم و بسیار مشتاقم به آمدنت

مسعود ضرغامیان شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 ق.ظ http://masoudzarghameyan.blogfa.com

سلام طیبه جان . آنچه را می خواستم بگویم خانم سرانی و رجبیان گفته اند . با امید برای بهترین هایت .سالم بمانی وشاد

لیلا برزگر شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:45 ب.ظ http://evora.blogfa.com

سلام . مرسی که سر زدی . وقت کردی داستانها رو بخوون . پس هم چنان شاعری و پر از شور واحساس . عکس با حالی گذاشتی . بچه ها رو ببوس و سلام آقای آرمات هم برسون .

عه تا شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ب.ظ http://bankol.blogfa.com/

سلام

طیبه ی عزیز دوره ی فترت را به خواندن خاموش می گذرانم .
فرصتی که برای نوشتن لازم است صرف اندیشه به سروده ات می شود.
درود

سیاوش جلیلیان شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 ب.ظ http://siavashjalilian.blogfa.com/

سلام
شعر زیبایی است با تصاویر قابل قبول...اما شاید می شد موجز تر نیز نوشته شود.................
.
.
.
با یک شعر به روزم

M O K A شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 ب.ظ http://moka.blogsky.com

عالیه ! مثل همیشه !
و بیشتر ...
لذت بردم

فاتمه زارع یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:46 ب.ظ http://fzp.blogsky.com

خوب است رنگ ها تصاویر اما بعضی از کلمات نه
شروعش را دوس دارم اگر معادله نداشت
بعضی کلمه ها شعر را دور می کند از مسیر رونده اش نا خواسته اند انگار اتفاق نا خواسته ای اند که می افتند و می دوند توی صحنه

مرسی همیشه می خوانمت و برایم ارزشمند است اینجا

جماعت تبلیغ گیاوان یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ب.ظ http://www.tahrui1.blogsky.com

سلام

دوست عزیز

شعرقشنکی هست ممنونم لذت بردم

انشاالله موفق باشی در کارت .

برات ارزوی موفقیت دارم .

راستی اگر با تبادل لینگ موافقی خبرم کن

یاحق

[ بدون نام ] دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:11 ق.ظ

http://andar-hekayat.blogsky.com/

داریوش معمار دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ http://www.dm58.blogfa.com

دعوت نامه
دوست عزیز
سلام
از شما جهت حضور در مراسم اختتامیه جایزه شعر نیما در مورخ 8 مهرماه پنجشنبه 5 بعد از ظهر دعوت به عمل می آوریم.
دبیرخانه خانه جایزه نیما

آدرس: تهران-دارآباد-بعد از میدان سبکرو-کوچه بن بست اختصاصی-پلاک4-مد زنگ600

دانیال رحمانیان جهرم دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:08 ب.ظ http://dehkadehehsas.blogfa.com

سلام صمیمانه دعوتی
خوشحال میشوم از نظرات ارزنده تون استفاده کنم.

امامدادی سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ق.ظ http://www.rahbaremamdadi.blogsky.com

سلام مطالعه شدبزرگوار

سپیده داداش زاده سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ب.ظ

کتاب (آویخته از عقربه ی 12) هم منتشر شد .ومنتظر نقد شما هستم .

حسین غفار چهارشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ق.ظ http://KOOPEHAYEKHALI.BLOGFA.COM

ریخته بر خون تو عروسی تو.. لذت بردم از خواندنت

پریسا کشتکار پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:35 ق.ظ http://www.parisakeshtkar.blogfa.com

درود !
این بار هم سفره ای در حد وسع گسترده ام برای روح هایی بی تاب چند پیک زیبایی !
باشد که خندان بر خیزید.
به امید دیدار اندیشه تان

فرهادکریمی پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:22 ب.ظ http://keh.blogfa.com

سلام

با شعر کوتاه (( اَسبانه لطفن! )) به روزم و منتظر دیدگاه ارزشمند شما

sam جمعه 2 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ب.ظ

تخت استعاره از چییه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[ بدون نام ] شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:31 ق.ظ

این روزها پیشدار هنر بون هنری ست که هنر نمی خواهد

http://ak.blogsky.com/page/1/

م.نهانی یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://www.bighazaloghafie.blogfa.com

با درود و احترام.
با دو شعر کوتاه جدید به روزم.
و شما دعوتید.[گل]

ماهی گیر یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:24 ق.ظ http://mahigirali.persianblog.ir

درود ممنونم از حضور سبز و نظر ارزشمند و خاطره انگیزتان.ما در گهردو و شهرستان سیریک همواره منتظر قدوم سبز شما هستیم. سرفراز بمانید.

پیمان یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:27 ب.ظ http://peymaneha.blogfa.com/

سلام
زیبا بود
موفق باشی
ببخشید سرزده اومدم

ناهید دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ق.ظ http://http://nahidarjouni.blogfa.com/

من بزرگ نشدم

تنها تقویم ها ورق خوردند و

چله هایی از زمستان

مرا رسانده اند به چهل کبوتر نا راه بلد

شروه سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:37 ق.ظ http://sharvih.blogfa.com

برای خوانش دعوتی

وهاب سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:50 ب.ظ http://vahabi.blogfa.com

از شعر هات خوشم اومد.مخصوصن اونی که توی جلسه خوندی. لینک شدی.من رو لینک کن

لیلا کیانی کیا سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:41 ب.ظ http://leilaamonjezy.blogfa.com

درود طیبه ی عزیز
ممنون از حضور و دعوتت .
وقتم خیلی کمه اومدم به رسم ادب و دوباره برمی گردم برای خوانش شعرت...
تا بعد....

رجبیان سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ http://azaran87.blogfa.com/

آهو رمیده تر از این روزها
دریده تر از این
...
به روزم با آهویی

اسفندیار فتحی چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:39 ق.ظ http://www.boskhand.blogfa.com

درود
نمی دانم چه بنویسم عادت ندارم الکی هم تعریف و تمجید کنم ولی از فرم شعرتان خوشم آمد و البته نمی دانم به چه دلیل!
در محتوای شعر دچار آشفتگی غریبی شده ام و آن شب دیوانه واقعا دیوانه کننده است خون در شعرت با وجود اینکه شعر را بسوی شعار کشانده ولی برجسته و زیباست.
واژه های محلی و اینکه ما را به یک محیط خاص می کشاند خوب است.
دوست تر دارم در حالت مستی شعرت را بخوانم.....
سبز باشید

رجیبان چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

سلام دوست
سلام به خاطر قدمت

رجیبان چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ب.ظ http://azaran87.blogfa.com/

سلام به خاطر قدمت

فاتمه زارع خصوصی پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:49 ب.ظ

طیبه جان به روز شو
با همان شعری که خواندی
تشنه خوانش ام
می فهمی
منتظرم

علی رضا نوری-همدان پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:34 ب.ظ http://sanghayejahanam.blogfa.com

سلام شاعر دوباره خواندمت

PS جمعه 9 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ب.ظ http://manoyekalamehto.blogfa.com

[گل][گل][گل]

مهرزاد مهراندیش شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ق.ظ http://mehrzad59.blogfa.com/

هی!
شعر گم شده..
برگرد با سطور اول دستان پیر من
مشق مقدری ست نبودت برای من
برگرد و خط بزن

خانه نقد ترتیزک یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:40 ب.ظ http://www.tartezak2.blogfa.com


بی تعارف لذت بردم ..

دست مریزاد.

آنا شکرالهی دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ http://alefshin.blogfa.com/

به روزم دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد