تخت خالی است از سر
در معادله ای که به هم ریخته است
شقیقه و خون ام را.
خون من رود من است
می گذرد از دکه دست در جیب بارو پوش آبی
تابستان بوی سرد هندوانه را می شکافد و پیش می آید
بهار گل می دهد
و می رود
می رقصد و می ریزد
چشم تو را می ریزد
پیژامه ی سورمه ای لباس زیر زرشکی ات
می ریزد
باد می ریزد
خون من عروسی من است
پاییز است
رقص است
دامن محلی شاد است
ساز و نقاره و جشن پاره ای است
که چسباندیم و پاره شد
چسباندیم و پاره شد
یک جایی از ما شکننده بود
هر جایی از ما می شکست
جایی بود
و حالا تخت صبح است.
تخت را بگذاریم تا شب بعد
شقیقه متعادل است و سر نمی شود
نبض می رود و
پا می آید
دست می زند و
دامن نقاره ی محلی غم است
که می ریزد پا می کشد
می چرخد پاره می شود.
این هر جای ماست
هر مسئله از خون ماست
که افتاده در تخت
پاره با شب دیوانه.
با 5 اپیزود به روزم
:)
بهار گل می دهد
و می رود ................
آذر
سینه هاشوباز کرددکمه دکمه
پهن شد چکه چکه روی من دراز شد
زخم
روی زخم
روی زخم
دکمه هاشو بازکردم
ابر
روی ابر
روی رختخواب ابر
روی آذر نفت ریختم شعله شو دراز کردم
رختخواب ابر
رختخواب زرد
رختخواب سوخنه
آذر و
دکمه های باز
شب دراز شد.
این شعر سال ۷۹ بود همینجوری یادش افتادم
پاییزو توی این شعرم ذخیره کردم واسه روزای بی پاییزی
سلام...
ضمن این که بروزم منتظر پست جدیدی ام از شما ، بدرود.
سلام!
به روزم طیبه جان!
سلام دوست خوبم///////////////به وبلاگم دعوتت می کنم////////////////////[گل]
سلام
[شعر ] 1کلمه ی 3حرفی است که می تواند دنیایی حرف و کلمه در خودش داشته باشد
به روزم
با شعرهایی که حرررررررف ندارند!
غزل که باید باشد
وچارپاره که هست
منتظر ح ر ف هایتان هستم
بااحترام:
اکرم حیدری
سلام
تازه ترین اخبار هنری و ادبی هر روز در سایت فرهنگخانه
18 مهر 89 و مطالب و اخباری از محمد علی بهمنی ،امیر نادری ،ساسی مانکن ، کیومرث منشی زاده ،عبدالجبار کاکایی و علی موذنی ،منشور کورش ،جان لنون ،ماریو وارگاس یوسا و...
تعدد افعال در همه ی سطرها راه بر تاویل پذیری سطر می بندد. فراوانی افعال گذاره ها را ایستا می سازد و پویایی را از ذهن مخاطب می ستاند.
ممنون از حضورت و نظرت دوست عزیز. موفق باشید.
سلام !
کامنت جالبی ازت داشتم و صدالبته با سوال های متعددی که . . . ! تصویر گوشه ی بلاگتان که برحتم خودتانید برایم آشنا نیست ! و همینطور اسمتان . . . حق بده کنجکاوی بیش از حدو حسابم رو برا دونستن اسم و رسم اون دوستی که مقایسه کرده بودمان و به قول خودتان دوستم دارد !ممنان اگر بگید که ایشون کی هستند !
اورهان ولی رو هم دوست دارم خیلی ولی نه به اون اندازه ای که با ناظم حکمت به آرامش و لذت می رسم . . .
دانلود کنید . کتاب روسریهای سبز . شامل هشت داستان کوتاه با موضوع جنبش سبز . داستان سه دختر سبز . داستانها با موضوع عاشقانه / سیاسی . زمان دانلود یک دقیقه آدرس :www.salin-moghadas.blogspot.com برای دانلود به آدرس من مراجعه کنید .این کتاب را به دیگران معرفی کنید
خداحافظ اول را
با من بیا
در چهار راه دوم
از دکل های برق
فرو می ریزم
خون من عروسی من است
پاییز است........................