اگربگویمت که این سطل آشغال توی اتاق
با من چه می کند وقتی که نیستی
روی شاخه ی مجنون بید نخواهی پرید
تک پوش طوسی ات تا می کنی گوشه ی جگر
اگر بگویمت سرم لای جگر گوشه ام گیر داده که برو
رفتن از اتاق می رود
از هال خواهد گذشت از آشپزخانه از ته مانده ی کپک از غذا
اگر بگویمت لای چرخ بچگی ات
خیاط بوده ام به سواری سرعت تو به گواه کوچه و سنگلاخ
پیاده می شوی از دوچرخه با زین فلزی بی ابر
پیاده می شوی از شلوار ورزشی نیمدار عرق لای پای پرانتزی
از سیاهی جوانی ات پشت لب زیربغل توی 13سالگی بلوغ
اگر بگویمت توی این لیوان
دندان و جگر من بود که لهیده می رفت پایین
قورتم نمی دادی
نمی کشیدی ام به زیر معده وناف
نمی بردی ام به تخت خواب .
اگر مسائل من شرعی بود
از شعور نیمدار پرده های اتاق نمی پرید
زیر همه ی آپارتمان های بی وقفه که بالا می آیند از سقف قارچ های سمی اتاق شهر
شهرستان من ! خاموش کی شوی به دود ؟
گوسفند معطر به علف ! قورمه سبزی کی شوی غلیظ ؟
پوستت را بکن ای دوست
ای بزغاله ی منفعل توی جلز و جلز باربی کیو
توی خون گلوت توی چاقوی زنجان
ای چرخ چرخنده که ازعصب های قوز ما رد شدی
دور بزن برگرد به فصل بهار و مردن یخ توی ودکا
ببین حالا سقوط پنجره از اتاق می زند بیرون
از گزند باد عقاب می پرد بیرون
از حرارت معده ، ناف می زند بیرون
از لابه لای جگرچرخ ژانومه ی اصل غیر وطنی می رود بیرون
ماهی که نمی رود به رود
می پرد به جوب فاضلاب
ای ماهی کم هوش فاضلاب بی تنگ !
نه ! تو توی هیچ رودخانه ی دیگ چدن نخواهی پخت.
طیبه شنبه زاده- اسفند91
سلام برای خوانش دعوتید
سلام
با شعر طنز خانم خوشخواب در خدمتم
خواندمتان اما خب بعضی جاهایش را متوجه نشدم
درود دوست عزیز
وب پایان نامه ای ادبیات فارسی که قبلن لینک نموده اید به آدرس جدید منتقل شده است لطفن در پیوندهایتان آدرس را اصلاح نمایید
اگر تاکنون وب پایان نامه را لینک نکرده اید لطف تان را شامل حال ما کنید و ما را به پیوندهایتان بیافزایید
عنوان وب: پایان نامه زبان و ادبیات فارسی
آدرس وب:http://payannameh111.blogfa.com/
با احترام و سپاس فراوان
محمد لوطیج
شنبه:
از کابوس می پرم
به هم می زنم هفته را
جستجوی می کنم هویتم را
در جیب پیراهنهای کثیف
رد می شوم از دیواری به نام در
که اینسو بوی نا می دهد
و آنسو
دیوانگی اتوبوسها
پیاده رو را کنار دیوار هل می دهند
سلام دوست گرامی،با یک ورق خط خطی از سیاه مشقهایم به روزم و با احترام دعوتید به نقد و نظر.بر قرار و پاینده باشید،یا حق
همیشه درود دوست عزیز...
با احترام و افتخار دعوتید به جشن واژه هایم...
پیروز- سرفراز- ماندگار و برقرار بمانید.
[گل][گل][گل]
سلام با احترام دعوتید به شعر
دوست بزرگوار
دومین جشنواره بزرگ مجازی کتابخوانی در دو رده سنی آزاد و نوجوانان در حال برگزاری است. ضمن دعوت برای شرکت در این جشنواره،از شما خواهانیم تا در اجرای این برنامه با پذیرفتن عنوان"همکار افتخاری" ما را یاری فرمائید.
باسلام و احترام دعوت می شوید
به جز زیبائی ات
چیزهای زیادی هستند
که باید انتقال بدهی
وراثت را از لبخندت شروع کن
آنگاه که زخمهایم را می بندی
مهربانی ات را به ژن هایت تحمیل کن
وقتی که باقیمانده ی سفره را
در برف باغچه یِ خانه می تکانی
و ای کاش خودت را می دیدی
اوقاتی که پرده را کنار می زنی وُ
شیشه ها را تمیز می کنی
تا بفهمم که باران
چقدر به خانه ی ما زیاد می آید
کاش خودت را می دیدی
که از هر طرف زیبایی
و من چگونه از هر طرفی دوستت دارم
کاش خودم را می دیدم
وقتهایی که تو را می بینم.
با سلام
فراخون شعر :
http://www.ahoorapress.ir/otheronsite-fa/poets-today/322-1392-06-10-22-40-35.html
لطفا اطلاع رسانی کنید.
با تشکر
انتشارات سرزمین اهورایی
ناحیه فراخ است / و گفت یُبس/ دارم اِخروج می شوم ...
درود بیکران بی نظیره بانو